پژواک شرق

پندانه

پژواک شرق

پندانه

۱۰ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۰۴ ق.ظ

برای هر سخنش یک دلیل پنهان داشت

برای هر سخنش یک دلیل پنهان داشت
پدر بزرگ هــزاران هـزار بــــرهان داشت

اگرچــه مشــق الفبــا نکــرده بــود امــــا
به قول هم رده هایش سواد قرآن داشت

هنـوز شهــر بـــرایش دوازده در بـــود
چقدر خاطره از آن زمان طهران داشت

از آن زمان که غزل درد عشق بود و وطـن!
از آن زمان که به ندرت غزل غم نان داشت

برای این به غــزل های مــن نمــــی بالـیـــد
برای این شب مرگش لبی غزل خوان داشت

عروض و قافیه اش گاه گاه می لنگید
ولی همیشه دلش حس و حال باران داشت!

سلام کرد و سر ِ سنگ او نشست "پدر"
بغل گرفت پسر را ... هنوز هم جان داشت

"نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق" آری
پدر بزرگ به این حرف خواجه ایمان داشت

عبدالمهدی نوری


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۵ ، ۰۸:۰۴
حسین صادقی
چهارشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۳۰ ق.ظ

اربعین

من گفته‌ام به همه اربعین حرم هستم

این تن بمیرد آبرویم را نبر حسین....




و ایضا:


اربعین نیست حدیثی که فراموش شود

شعله‌ی عشق نه آن است که خاموش شود!


و ایضا:


عشق یعنی کربلا یعنی من و تنها حرم!

عشق یعنی عکس سلفی یادگاری با حرم!


ای خدا این روزها شش گوشه می‌خواهد دلم

عشق یعنی اربعین پای پیاده تا حرم...


با معرفت ها ذکر مأخذ می کنند :)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۵ ، ۱۱:۳۰
حسین صادقی
يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۱۸ ق.ظ

خنده دار ترین نمایشنامه دنیا

آدم ها لالت میکنند 

بعد هی می پرسند چرا حرف نمیزنی 

این خنده دار ترین نمایشنامه دنیا بود  


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۵ ، ۰۸:۱۸
حسین صادقی
شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۴۶ ق.ظ

شعر شهادت بی بی رقیه سلام الله علیها

ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﻳﻦ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﯼ ﺩﺭﻳﺎ ﮐﻤﯽ ﺑﺨﻮﺍﺏ

                     ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺍﻣﻦ ﺻﺤﺮﺍ ﮐﻤﯽ ﺑﺨﻮﺍﺏ

ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻧﯽ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﯼ

                     ﻟﺨﺘﯽ ﺑﺒﻨﺪ ﭘﻠﮏ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﻤﯽ ﺑﺨﻮﺍﺏ

 ﺑﺮ ﻧﯽ ﺳﻪ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻐﺾ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺎﺭ ﻣﯽ‌ﺯﻧﻨﺪ

                     ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﻭ ﺭﻣﺰ ﺳﻮﺭﻩ ﯼ ﻃﺎﻫﺎ ﮐﻤﯽ ﺑﺨﻮﺍﺏ

 ﺗﻮ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﺣﺲ ﻣﺮﺍ ﺩﺍﻍ ﻣﯽ‌ﺯﻧﯽ

                     ﺁﺗﺶ ﻣﺰﻥ ﺑﻪ ﺳﻴﻨﻪ ﯼ ﮔﻞ‌ﻫﺎ ﮐﻤﯽ ﺑﺨﻮﺍﺏ

ﺑﯽ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﺯﺧﻢ ﻣﺮﺍ ﺗﺎﺯﻩ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯽ

                      ﺁﻩ ﺍﯼ ﺑﻠﻮﺭ ﮔﺮﻳﻪ ﯼ ﺯﻫﺮﺍ ﮐﻤﯽ ﺑﺨﻮﺍﺏ

ﺟﺎﻳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﻍ ﺗﻮ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ

                      ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻭ ﭼﻨﺪﻣﻴﻦ ﻏﻢ ﺑﺎبا ﮐﻤﯽ ﺑﺨﻮﺍﺏ

ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ﺑﻐﺾ ﻭ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭ ﺭﺳﻴﺪ

                      ﻟﺎﻟﺎﯼ ﻭ ﻟﺎ ﻟﺎ ﻟﺎ ﻟﺎ ﻟﺎ ﻟﺎ ﮐﻤﯽ ﺑﺨﻮﺍﺏ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۵ ، ۱۰:۴۶
حسین صادقی
چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۰۶ ب.ظ

اگر لقمه سوم را خورده بودید مرجع می شدید


خاطره ای از آیت الله العظمی بروجردی(ره) از زبان آقای زعفرانی

تابستان همراه مرحوم آیت الله العظمی بروجردی به وشنوه رفته بودیم . یک روز مرحوم آیت الله العظمی میرزا عبدالله چهل ستونی جهت دیدار آیت الله بروجردی به وشنوه آمدند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی بروجردی ، ایشان ادامه داد: پس از گفتگو ، جهت استراحت به اطاقی رفتند. مرحوم چهل ستونی به آیت الله بروجردی فرمودند: حضرت آقا مستدرک الوسایل خدمتون هست ؟ آیت الله بروجردی به من فرمودند برو در فلان اطاق ، کتاب را بیاور. من رفتم و کتاب را آوردم و به آیت الله چهل ستونی دادم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۵ ، ۱۴:۰۶
حسین صادقی
سه شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۲۱ ب.ظ

هنگام قرائت قرآن دعا را غنیمت بشمارید

هنگام قرائت قرآن دعا را غنیمت بشمارید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۱۵:۲۱
حسین صادقی
يكشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۳۰ ب.ظ

به شیشه های اتاقم دوباره ها کردم

به شیشه های اتاقم دوباره ها کردم

و از نوشتن اسمت بر آن حیا کردم

به روی شیشه کشیدم شبیه یک گنبد

به پای شیشه نشستم رضا رضا کردم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۴:۳۰
حسین صادقی
يكشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۲۹ ب.ظ

روی قبرم بنویسید که خواهر بودم

روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سال ها منتظر روی برادر بودم
روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است
یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
سال ها می شود از پیرهنش بی خبرم
روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
با تنی خسته و با قد خمیده رفتم
بنویسید همه دور و برم ریخته اند
چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند
چقدر مردم این شهر، ولایی خوبند
که سرم را نشکستند، خدایی خوبند
بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد
به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد
چادرم دور و برم بود و به پایی نگرفت
معجرم روی سرم بود و به جایی نگرفت
من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟
من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟
بنویسید که عشّاق همه مال هم اند
هر کجا نیز که باشند به دنبال هم اند
گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید
من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید...
روی قبرش بنویسید برادر بوده
سال ها منتظر دیدن خواهر بوده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۴:۲۹
حسین صادقی

بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در قرآن یک قصه‌ای را نقل می‌کند که هم آیه قرآن و تفسیر است و هم مقام امیرالمؤمنین است، هم در آن می‌گوید که به زرق و برق امثال این‌هایی که خدماتی می‌کنند، توجه نکنید. ممکن است ظاهرش خدمت باشد، ولی باطنش چیز دیگری باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم. موضوع: اصل ایمان است، نه هر عملی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۵ ، ۱۴:۰۹
حسین صادقی
شنبه, ۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۰۳ ب.ظ

روضه ی حر بن ریاحی

خیلی از آنها که آبرو دارند ، آبرویشان را از حسین علیه السلام دارند 

حسین علیه السلام 

نه آبرو می برد 

نه سرزنش میکند 

نه گذشته به یاد ِ کسی می آورد

 

حسین علیه السلام تماما" مهربانی و امید است... 

 

+ باورت نمیشود ، روضه ی حر بن ریاحی را گوش کن...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۵ ، ۱۴:۰۳
حسین صادقی